اون شب برای مدی، که روزها دانشجوئه و شبها قفلساز، مثل بقیه شبها شروع میشه. ولی کلر، دختر مرموزی که اون شب بهش کمک میکنه، کسی نیست که وانمود میکنه. حالا مدی فقط یه شب فرصت داره تا تو شهری که غرق آشوبه، بیگناهی خودش رو ثابت کنه.